loading...
پورتال تپلی فان
علی ش بازدید : 386 پنجشنبه 27 آذر 1393 نظرات (0)

images9 پ ن پ جدید

بچه فامیلمون تو بغلم داره خوابش میبره به مامانش میگم یه بالشت بده بخوابونمش…میگه آخی بچمو؟؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ بالشتو هی داره گریه میکنه بهونه میگیره صداش داره میاد

 

در ادامه مطلب...

images9 پ ن پ جدید

بچه فامیلمون تو بغلم داره خوابش میبره به مامانش میگم یه بالشت بده بخوابونمش…میگه آخی بچمو؟؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ بالشتو هی داره گریه میکنه بهونه میگیره صداش داره میاد

***************************
دیدید که هفته اول مترو برای دانشجویان مجانیه. به اون آقاهه کارتمو نشون دادم میگه کارت دانشجوییته؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ علامت مخصوص حاکم بزرگ میتی کومان احترام بگذارید

***************************

رفتیم مسافرت، تو خیابونای شهر گم شدیم. بلاخره با هزار بدبختی یه کتابفروشی پیدا کردم. رفتم به فروشندهه می گم نقشه دارید؟؟؟ می پرسه نقشه ی جغرافیایی؟؟؟ پـَـ نـَـ پـَـ یه نقشه ی شیطانی برای اختلاس تو بانک میخاستم…

***************************

رفتم نونوایی میگم یه مقدار ارد میخوام. میگه از همین آردا که ما باهاش نون میپزیم؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ از اون آردا که حسین رضا زاده میزنه به دستش وزنه بلند میکنه.

رفتم تو اتاق عمل که عمل کنم پرستار میگه عمل داری شما؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ اومدم همتونو جم کنم بریم پیک نیک اتوبوس جلو در بیمارستان

***************************

لاک پشته ما رو دیده ، رفته تو لاکش …دوستم میگه: ترسیده؟ میگم: پـَـ نـَـ پـَـ چشم گذشته ما بریم قایم بشیم…بدو بریم بــــدو

***************************

جواب سوال استاد رو نمیدونستم ساکت نگاهش میکردم ، میپرسه درس نخوندی؟ پـَـ نـَـ پـَـ زیر لفظی میخوام!!!

***************************

تازه دوماد : عروس خانوم؟ ممکنه یه روزی این پونصد تا سکه رو ازم بخوای؟؟ تازه عروس: پـَـ نـَـ پـَـ می بخشمش بهت از هفت دولت آزاد بشی!!

***************************

به داداشم می گم فردا مدرسه میری؟ می گه پـَـ نـَـ پـَـ فردا می خوام با آلیس برم به سرزمین عجایب، تو هم اگر میایی بیا بریم

***************************

دانشگاهمون دیر شده بود رفتم بالا سر هم خونه ایم گفتم پاشو که دیره گفت اِ سجاد تویی؟گفتم پـَـ نـَـ پـَـ عزراییلم اومدم جونتو بگیرم

داشتم شنا میرفتم. دوستم میگه:شنا میری؟ پـَـ نـَـ پـَـ دارم سفتی زمین رو امتحان میکنم.ماشاالله عجب زمینیه

***************************

دارم نماز میخونم.بعد از نماز مامانم بهم میگه:نماز میخوندی؟؟ میگم: پـَـ نـَـ پـَـ یوگای اسلامی کار میکردم.

***************************

به داداشم گفتم یه انگلیسی رو سی و سه پل دیدم باهاش صحبت کردم گفت انگلیسی صحبت میکرد گفتم پـَـ نـَـ پـَـ فارسی غلیظ صحبت میکرد

***************************

مهمون اومده خونمون جلوش پا شدیم، میگه بشینید توروخدا برای من پاشدید؟ پـَـ نـَـ پـَـ همینجوری خوشحالیم، داریم موج مکزیکی میریم !

***************************
پسره میره اتو مو بخره…فروشنده ازش میپرسه میخوای موهاتو صاف کنی…پسره میگه: پـَـ نـَـ پـَـ میخوام باهاش بدهی هامو صاف کنم

و صف نانوایی واستاده بودم. فروشنده بلند داد زد :تمام شد. طرف جلوییم پرسید: نون تمام شد؟ پـَـ نـَـ پـَـ عمر خبازه همین الان تمام شد. باید واستیم تا جانشینش بیاد..

***************************

سر ظهر مامان ناهار برنج و مرغ گذاشته بود . رفتم سر قابلمه تا مرغ بردارم مامان گفت میخوای مرغ برداری؟؟؟؟؟؟ پـَـ نـَـ پـَـ از طرف وزارت بهداشت اومدم کیفیت مرغاتونو بررسی کنم .

***************************

از دل درد محکم شکممو گرفتمو سرمو گذاشتم رو زمین.مامانم میگه: دلت درد میکنه؟گفتم پـَـ نـَـ پـَـ دارم تمرین میکنم بدون دست کله ملق بزنم!!!!

***************************

دارم ورزش میکنم دستمو حالت شنا تو هوا میچرخونم مامانم میگه داری ورزش میکنی؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ یاد خلیج همیشه فارس افتادم گفتم یه شنایی توش بکنم

***************************
وسط یکی از شلوغ ترین بستنی فروشی های شهرمون! به داداشم میگم بستنی سنتی میخوری دیگه؟ هوار میکشه: پـَـ نـَـ پـَـ بستنی تهاجم فرهنگی میخورم!!!

رفتیم شهربازی , چند نفر تو ترن هوایی اون بالا گیر کردن آتش نشانی اومده نجاتشون بده دوستم میگه آتش نشانی اومده اونا رو از اون بالا نجات بده ؟ پـَـ نـَـ پـَـ مراسم آبپاشی آزاد شده اومدن رو مردم یه آبپاشی سراسری پیاده کنن !

***************************

برق خونه قطع شده بعداز ۱ساعت خواهرم میگه: برق خودش میاد؟! میگم پـَـ نـَـ پـَـ ماشین گل میزنیم میریم دنبالش میاریمش خونه.

***************************

برای ثبت نام رفته بودم دانشگاه، حراست دم در گفت : برای ثبت نام تشریف آوردین. گفتم : پـَـ نـَـ پـَـ اومدم سند بزارم رفیقم را از دانشگاه آزاد کنم

***************************

بابا بزرگمو بردیم بیمارستان به صورتی که از ۵۰۰متری فهمیده میشه اورژانسیه وضعیتش. پرستار برداشته خیلی ریلکس و آروم میگه باید بستریشون کینم؟؟؟ پـَـ نـَـ پـَـ آوردیمش توی بیمارستان یه دوری بدیمش ببینه آمپول ترس نداره

***************************

در خونمون رو زدن رفتم دم در یارو میگه یه بسته دارین,میگم پستچی هستین, پـَـ نـَـ پـَـ بابانوئلم اینم کادو کریسمسه!!!!!!

***************************

رسیدم خونه می پرسم ناهار حاضره؟ مادرم میگه گشنته؟ پـَـ نـَـ پـَـ داشتم حاضر غایبش میکردم

**************************

رو در اتاقم علامت « ورود ممنوع » زدم. رفیقم اومده تو، میگه اینو زدی که کسی نیاد تووو؟
پـَـ نـَـ پـَـ زدم که کسی جلو در پارک نکنه

***************************

بیرون گل خریده بودم، میرم خونه میدم به مامانم میگه گله؟؟!!
میگم: پـَـ نـَـ پـَـ آفساید بود داور قبولش نکرد

***************************

تو خیابون کفتر رو سر دوستم طرح زد! بعد دست میکشه سرش میگه ااااااااه کفتر بود ؟
پـَـ نـَـ پـَـ پری دریایی بود بوس فرستاد!

***************************

شب خونه ی پسرخالم بودم داشتیم فیلم میدیدیم،خالم میاد تو اتاق،منو میبینه میگه:تویی؟منم گفتم: پـَـ نـَـ پـَـ دزدم اومدم یه فیلم ببینم برم!

***************************

تو مراسم خواستگاری بودم که دختر خانم با سینی چایی اومد داخل ! شروع کرد به چایی دادن ! رسید به من ! سینی رو گرفت جلوم و گفت بفرمایین ! گفتم ممنون اهلش نیستم!
گفت منظرتون چاییه؟! گفتم پـَـ نـَـ پـَـ ازدواجو میگم!

***************************

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 104
  • کل نظرات : 26
  • افراد آنلاین : 25
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 10
  • آی پی دیروز : 137
  • بازدید امروز : 12
  • باردید دیروز : 311
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,260
  • بازدید ماه : 1,260
  • بازدید سال : 31,962
  • بازدید کلی : 276,308
  • کدهای اختصاصی